معنی فارسی consectary
B1متصل یا همگام با، در متن یا مفهوم مرتبط.
Connected or accompanying; related in context.
- OTHER
example
معنی(example):
در متون باستانی، معمولاً به مکانهای مقدس ارجاعات متصل وجود دارد.
مثال:
In ancient texts, there are often consectary references to sacred sites.
معنی(example):
جزئیات متصل معمولاً در بحثها نادیده گرفته میشوند.
مثال:
The consectary details are often overlooked in discussions.
معنی فارسی کلمه consectary
:
متصل یا همگام با، در متن یا مفهوم مرتبط.