معنی فارسی consperg
B1پراکنده کردن یا پاشیدن مایعات مانند آب یا رنگ به صورت یکنواخت.
To scatter or disperse liquid, such as water or paint, over a surface.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند آب را روی گیاهان پراکنده کنند.
مثال:
They decided to consperg the water on the plants.
معنی(example):
هنرمند از یک قلمو استفاده کرد تا رنگ را به طور ناشیانه بر روی بوم پراکنده کند.
مثال:
The artist used a brush to consperg paint across the canvas.
معنی فارسی کلمه consperg
:
پراکنده کردن یا پاشیدن مایعات مانند آب یا رنگ به صورت یکنواخت.