معنی فارسی conspue
B2بیان یا ابراز افکار و احساسات به طرز واضح.
To express or articulate thoughts or feelings.
- VERB
example
معنی(example):
او نیاز داشت تا بعد از جلسه افکارش را بیان کند.
مثال:
He felt the need to conspue his thoughts after the meeting.
معنی(example):
نویسنده تصمیم گرفت ایدههایش را در کتاب جدید بیاورد.
مثال:
The author decided to conspue his ideas in the new book.
معنی فارسی کلمه conspue
:
بیان یا ابراز افکار و احساسات به طرز واضح.