معنی فارسی conterminant
B2مناطق یا ویژگیهایی که دارای مرزهای مشترک هستند.
Areas or features that share common boundaries.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مرزهای هممرز پارک به وضوح محدودیتهای آن را مشخص میکند.
مثال:
The conterminant boundaries of the park define its limits clearly.
معنی(example):
مناطق هممرز اغلب ویژگیهای زیستمحیطی مشترکی دارند.
مثال:
Conterminant areas often share ecological characteristics.
معنی فارسی کلمه conterminant
:
مناطق یا ویژگیهایی که دارای مرزهای مشترک هستند.