معنی فارسی contesseration

B1

به معنای جمع‌آوری یا هم‌نشینی چندین چیز با هم.

The act of grouping or combining elements together.

example
معنی(example):

هم‌نشینی دو مشکل یافتن راه‌حلی را دشوار کرد.

مثال:

The contesseration of the two problems made it hard to find a solution.

معنی(example):

در ریاضیات، هم‌نشینی نظریه‌های مختلف می‌تواند منجر به کشف‌های جدید شود.

مثال:

In mathematics, the contesseration of different theorems can lead to new discoveries.

معنی فارسی کلمه contesseration

: معنی contesseration به فارسی

به معنای جمع‌آوری یا هم‌نشینی چندین چیز با هم.