معنی فارسی contestable

B1

قابلیت به چالش کشیدن یا عوض کردن از نظر اعتبار.

Capable of being disputed or challenged.

example
معنی(example):

این شواهد قابل مناقشه هستند و نیاز به تحقیق بیشتری دارد.

مثال:

This evidence is contestable, and further research is needed.

معنی(example):

برخی استدلال‌ها نسبت به سایرین بیشتر قابل مناقشه هستند.

مثال:

Some arguments are more contestable than others.

معنی فارسی کلمه contestable

: معنی contestable به فارسی

قابلیت به چالش کشیدن یا عوض کردن از نظر اعتبار.