معنی فارسی contestate
B1به چالش کشیدن، مخالفت کردن یا به رقابت طلبیدن.
To dispute or argue against something, especially in a formal setting.
- VERB
example
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند که نتایج انتخابات را به چالش بکشند.
مثال:
They decided to contest the election results.
معنی(example):
او خواست که ادعاهای او را در دادگاه به چالش بکشد.
مثال:
He wished to contest her claims in court.
معنی فارسی کلمه contestate
:
به چالش کشیدن، مخالفت کردن یا به رقابت طلبیدن.