معنی فارسی continentaler
B1شخصی که به قارهای ویژه تعلق دارد یا در آن زندگی میکند.
A person who lives on or is associated with a continent.
- NOUN
example
معنی(example):
قارهنشین از مناظر متنوع قاره شگفتزده شد.
مثال:
The continentaler was amazed by the diverse landscapes of the continent.
معنی(example):
به عنوان یک قارهنشین، او عاشق کاوش در فرهنگهای مختلف در هر کشور بود.
مثال:
As a continentaler, he loved exploring different cultures in each country.
معنی فارسی کلمه continentaler
:
شخصی که به قارهای ویژه تعلق دارد یا در آن زندگی میکند.