معنی فارسی continentality
B2قارهگرایی به ویژگیهای آب و هوایی و اقلیمی یک منطقه به دلیل فاصله آن از دریاها و اقیانوسها اشاره دارد.
The characteristic of a region based on its distance from the influence of oceans, affecting its climate.
- NOUN
example
معنی(example):
قارهگرایی به تأثیرات اقلیمی ناشی از قرارگیری در دور از اقیانوس اشاره دارد.
مثال:
Continentality refers to the climatic effects resulting from being located far from the ocean.
معنی(example):
مفهوم قارهگرایی به توضیح تغییرات دما در مناطق مختلف کمک میکند.
مثال:
The concept of continentality helps explain temperature variations in different regions.
معنی فارسی کلمه continentality
:
قارهگرایی به ویژگیهای آب و هوایی و اقلیمی یک منطقه به دلیل فاصله آن از دریاها و اقیانوسها اشاره دارد.