معنی فارسی continentally

B1

به صورت قاره‌ای، به تفکر یا رویکردی اشاره دارد که به روابط و تعاملات فراگیر در سطح قاره معطوف می‌شود.

In a manner that relates to, or considers issues and interactions at a continental level.

example
معنی(example):

کشورهای این منطقه به‌طور قاره‌ای از طریق توافق‌های تجاری متصل هستند.

مثال:

The countries in this region are connected continentally through trade agreements.

معنی(example):

آنها به‌صورت قاره‌ای فکر می‌کنند و روابط بین ملل را در نظر می‌گیرند.

مثال:

They think continentally, considering the relationships among nations.

معنی فارسی کلمه continentally

: معنی continentally به فارسی

به صورت قاره‌ای، به تفکر یا رویکردی اشاره دارد که به روابط و تعاملات فراگیر در سطح قاره معطوف می‌شود.