معنی فارسی continently

B1

به شکل قاره‌ای، به فعالیت‌ها یا تفکراتی که در سطح قاره و با توجه به کشورهای مختلف آن انجام می‌شود اشاره دارد.

In a way that involves or relates to the entire continent or multiple countries within it.

example
معنی(example):

او به‌طور قاره‌ای سفر کرد و طی سفرش از کشورهای مختلف بازدید کرد.

مثال:

She traveled continentally, visiting multiple countries during her trip.

معنی(example):

او در برنامه‌ریزی تعطیلاتش به‌صورت قاره‌ای فکر می‌کند تا منطقه را کشف کند.

مثال:

He thinks continentally while planning his vacation to explore the region.

معنی فارسی کلمه continently

: معنی continently به فارسی

به شکل قاره‌ای، به فعالیت‌ها یا تفکراتی که در سطح قاره و با توجه به کشورهای مختلف آن انجام می‌شود اشاره دارد.