معنی فارسی contractive

B1

قابل انقباض، و دارای خاصیت کاهش حجم.

Having the quality of contraction.

example
معنی(example):

نیروی انقباضی دو طرف را به هم کشید.

مثال:

The contractive force pulled the two sides together.

معنی(example):

این ماده هنگام سرد شدن انقباضی می‌شود.

مثال:

The material is contractive when cooled.

معنی فارسی کلمه contractive

: معنی contractive به فارسی

قابل انقباض، و دارای خاصیت کاهش حجم.