معنی فارسی contractionist

B2

شخصی که به سیاست‌ها و راهکارهای انقباضی معتقد است.

An advocate of economic contraction or reducing public expenditures.

example
معنی(example):

دیدگاه انقباضی بر کاهش اندازه دولت تأکید دارد.

مثال:

The contractionist viewpoint emphasizes reducing government size.

معنی(example):

بسیاری از انقباضی‌ها برای هزینه‌های عمومی محدود استدلال می‌کنند.

مثال:

Many contractionists argue for limited public spending.

معنی فارسی کلمه contractionist

: معنی contractionist به فارسی

شخصی که به سیاست‌ها و راهکارهای انقباضی معتقد است.