معنی فارسی contractional

B1

مربوط به انقباض و کاهش حجم یک ماده یا ساختار.

Relating to or characterized by contraction.

example
معنی(example):

خواص انقباضی ماده آزمایش شد.

مثال:

The contractional properties of the material were tested.

معنی(example):

در طی آزمایش، اثرات انقباضی مشاهده شد.

مثال:

Contractional effects were observed during the experiment.

معنی فارسی کلمه contractional

: معنی contractional به فارسی

مربوط به انقباض و کاهش حجم یک ماده یا ساختار.