معنی فارسی contramure

C2

دیوار یا ساختار ثانویه که برای تقویت یک ساختمان یا سازه اضافه می‌شود.

A second wall or structure added to reinforce stability

example
معنی(example):

دیوار متقابل به پایداری ساختمان کمک کرد.

مثال:

The contramure reinforced the building's stability.

معنی(example):

آنها برای حمایت از ساختار قدیمی یک دیوار متقابل افزودند.

مثال:

They added a contramure to support the old structure.

معنی فارسی کلمه contramure

: معنی contramure به فارسی

دیوار یا ساختار ثانویه که برای تقویت یک ساختمان یا سازه اضافه می‌شود.