معنی فارسی contraptions
B1به معنای دستگاهها یا وسایلی غیرعادی یا جالب است که معمولاً به شیوه خلاقانه ساخته شدهاند.
A term for a device or machine, often made in a clever or complicated way.
- noun
noun
معنی(noun):
A machine that is complicated and precarious.
معنی(noun):
Any object.
example
معنی(example):
او انواع مختلفی از دستگاهها را برای کارگاهش ساخت.
مثال:
He built all sorts of contraptions for his workshop.
معنی(example):
این اختراع دستگاه پیچیدهای بود که همه را سردرگم کرد.
مثال:
The invention was a complex contraption that puzzled everyone.
معنی فارسی کلمه contraptions
:
به معنای دستگاهها یا وسایلی غیرعادی یا جالب است که معمولاً به شیوه خلاقانه ساخته شدهاند.