معنی فارسی contributable
B1قابل مشارکت به معنی اینکه یک چیز میتواند به فرآیند یا نتیجهای کمک کند.
Able to be contributed; capable of providing help or adding value.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مهارتهای او قابل مشارکت در موفقیت پروژه هستند.
مثال:
His skills are contributable to the project's success.
معنی(example):
دادههای ارائهشده قابل مشارکت در یافتههای ما هستند.
مثال:
The data provided is contributable to our findings.
معنی فارسی کلمه contributable
:
قابل مشارکت به معنی اینکه یک چیز میتواند به فرآیند یا نتیجهای کمک کند.