معنی فارسی controversal
B2مربوط به موضوعات یا ایدههایی که مورد بحث و جدل هستند.
Related to or causing public disagreement or controversy.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
سیاست جدید بسیاری از مباحثات جنجالی را به راه انداخته است.
مثال:
The new policy has sparked many controversial debates.
معنی(example):
نظرات جنجالی او همیشه توجه را جلب میکند.
مثال:
His controversial opinions always draw attention.
معنی فارسی کلمه controversal
:
مربوط به موضوعات یا ایدههایی که مورد بحث و جدل هستند.