معنی فارسی contumaciously

C1

به شیوه‌ای نافرمانانه یا سرکش، با عدم اطاعت از دستورات.

In a disobedient or rebellious manner.

example
معنی(example):

او به طرز نافرمانانه‌ای قوانین بازی را نادیده گرفت.

مثال:

She contumaciously ignored the rules of the game.

معنی(example):

او به طرز نافرمانانه‌ای در کلاس با معلم چالش می‌کرد.

مثال:

He was contumaciously challenging the teacher in class.

معنی فارسی کلمه contumaciously

: معنی contumaciously به فارسی

به شیوه‌ای نافرمانانه یا سرکش، با عدم اطاعت از دستورات.