معنی فارسی convectional

B2

مربوط به گرمایش یا جابجایی حرارت از طریق حرکت مایعات یا گازها.

Relating to heating or transferring heat through the movement of fluids or gases.

example
معنی(example):

پخت و پز کنوکشنال شامل گرمایش از طریق حرکت هوا است.

مثال:

Convectional cooking involves heating through the movement of air.

معنی(example):

آون‌های کنوکشنال برای پختی یکنواخت گرما را به گردش در می‌آورند.

مثال:

Convectional ovens circulate heat for even cooking.

معنی فارسی کلمه convectional

: معنی convectional به فارسی

مربوط به گرمایش یا جابجایی حرارت از طریق حرکت مایعات یا گازها.