معنی فارسی convective
B2مربوط به فرآیندهای جابجایی حرارت یا ماده به وسیله حرکت مایعات یا گازها.
Relating to the processes of heat transfer or movement of substances by the flow of fluids or gases.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جریانهای کنوکتیو را میتوان در آب در حال جوش مشاهده کرد.
مثال:
Convective currents can be seen in boiling water.
معنی(example):
الگوهای آب و هوا تحت تأثیر فرآیندهای کنوکتیو قرار دارند.
مثال:
The weather patterns are influenced by convective processes.
معنی فارسی کلمه convective
:
مربوط به فرآیندهای جابجایی حرارت یا ماده به وسیله حرکت مایعات یا گازها.