معنی فارسی convocant

B2

شخصی که جلسه‌ای را فراخوانی یا دعوت می‌کند.

A person who calls or convenes a meeting.

example
معنی(example):

دعوت‌کننده جلسه دعوتنامه‌ها را ارسال کرد.

مثال:

The convocant of the meeting sent out the invitations.

معنی(example):

به عنوان دعوت‌کننده، او دستور جلسه را برای بحث تعیین کرد.

مثال:

As the convocant, she set the agenda for the discussion.

معنی فارسی کلمه convocant

: معنی convocant به فارسی

شخصی که جلسه‌ای را فراخوانی یا دعوت می‌کند.