معنی فارسی convocational

B1

تعریف کامل به فارسی: مربوط به convocations است، به معنای اجتماع برای هدف خاصی.

Relating to convocations; the act of calling together for a meeting.

example
معنی(example):

رویداد دعوت به تجمع دانش‌آموزان از مدارس مختلف.

مثال:

The convocational event gathered students from various schools.

معنی(example):

او در حال مطالعه نظریه دعوت برای مدرکش است.

مثال:

He is studying convocational theory for his degree.

معنی فارسی کلمه convocational

: معنی convocational به فارسی

تعریف کامل به فارسی: مربوط به convocations است، به معنای اجتماع برای هدف خاصی.