معنی فارسی convolvement
B1عمل یا حالت درگیر شدن یا پیچیده شدن، به ویژه در زمینههای اجتماعی یا جمعی.
The act or process of being involved in something, especially in a complex or intricate manner.
- NOUN
example
معنی(example):
درگیری ذینفعان برای موفقیت پروژه حیاتی است.
مثال:
The convolvement of stakeholders is crucial for the project's success.
معنی(example):
در فرآیند تصمیمگیری، درگیری عوامل مختلفی وجود داشت.
مثال:
There was a convolvement of various factors in the decision-making process.
معنی فارسی کلمه convolvement
:
عمل یا حالت درگیر شدن یا پیچیده شدن، به ویژه در زمینههای اجتماعی یا جمعی.