معنی فارسی convolutionary

B1

روش‌های ریاضی یا الگوریتمی که در آن‌ها داده‌ها با یکدیگر ادغام می‌شوند تا نتایج یا تصاویر جدیدی تولید شود.

Relating to or characterized by the mathematical operation of convolution, often used in processing signals or images.

example
معنی(example):

روش‌های کانولوشنی اغلب در پردازش تصویر استفاده می‌شوند.

مثال:

Convolutionary methods are often used in image processing.

معنی(example):

روش کانولوشنی تکنیک‌های پردازش سیگنال را بهبود می‌بخشد.

مثال:

The convolutionary approach enhances signal processing techniques.

معنی فارسی کلمه convolutionary

: معنی convolutionary به فارسی

روش‌های ریاضی یا الگوریتمی که در آن‌ها داده‌ها با یکدیگر ادغام می‌شوند تا نتایج یا تصاویر جدیدی تولید شود.