معنی فارسی convolutional
C1مرتبط با کانولوشن، یکی از تکنیکهای ریاضی که در یادگیری ماشین استفاده میشود.
Relating to convolution, often used in mathematical and computational contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شبکههای عصبی کانولوشنی در شناسایی تصویر اهمیت دارند.
مثال:
Convolutional neural networks are important in image recognition.
معنی(example):
این محقق بر روی روشهای کانولوشنی برای پردازش دادهها تمرکز کرد.
مثال:
The researcher focused on convolutional methods for data processing.
معنی فارسی کلمه convolutional
:
مرتبط با کانولوشن، یکی از تکنیکهای ریاضی که در یادگیری ماشین استفاده میشود.