معنی فارسی cookish
B2کوکیگونه، به معنای داشتن رفتار یا ویژگیهای خاص مرتبط با آشپزی و تهیه غذا.
Having qualities or characteristics related to cooking or culinary practices.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او از نظر غذایی رفتاری شبیه به آشپز دارد.
مثال:
He has a cookish attitude when it comes to food.
معنی(example):
عادتهای آشپزی او هر وعده غذایی را لذتبخش میکند.
مثال:
Her cookish habits make every meal a delight.
معنی فارسی کلمه cookish
:
کوکیگونه، به معنای داشتن رفتار یا ویژگیهای خاص مرتبط با آشپزی و تهیه غذا.