معنی فارسی cookless
B1بدون نیاز به پخت، نوعی غذا که نیازی به پخت و پز ندارد.
Referring to food or a meal that does not require cooking.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این دستور پخت بدون پخت است، فقط تمام مواد را مخلوط کنید.
مثال:
The recipe is cookless, just mix all the ingredients.
معنی(example):
یک وعده غذایی بدون پخت میتواند هم سالم و هم سریع باشد.
مثال:
A cookless meal can be both healthy and quick.
معنی فارسی کلمه cookless
:
بدون نیاز به پخت، نوعی غذا که نیازی به پخت و پز ندارد.