معنی فارسی coorie
B1آغوشی محبتآمیز و دلگرمکننده.
A warm and affectionate embrace.
- NOUN
example
معنی(example):
او یک آغوش صمیمی به من داد که مرا در امان حس کرد.
مثال:
She gave me a coorie hug that made me feel safe.
معنی(example):
یک لحظه صمیمی با دوستان میتواند روزتان را روشن کند.
مثال:
A coorie moment with friends can brighten your day.
معنی فارسی کلمه coorie
:
آغوشی محبتآمیز و دلگرمکننده.