معنی فارسی copperization

B2

فرایند ایجاد لایه‌ای از مس بر روی یک ماده دیگر، معمولاً برای بهبود خصوصیات فیزیکی یا شیمیایی.

The process of coating or treating with copper.

example
معنی(example):

مس شدن یک فرایند است که برای افزایش رسانایی الکتریکی استفاده می‌شود.

مثال:

Copperization is a process used to enhance electrical conductivity.

معنی(example):

مس شدن سطح دوام آن را بهبود بخشید.

مثال:

The copperization of the surface improved its durability.

معنی فارسی کلمه copperization

: معنی copperization به فارسی

فرایند ایجاد لایه‌ای از مس بر روی یک ماده دیگر، معمولاً برای بهبود خصوصیات فیزیکی یا شیمیایی.