معنی فارسی coppernosed

B1

به افرادی که بینی آنها به رنگ و بافت مسی است اشاره دارد.

Refers to individuals with a nose that is copper-colored or has a copper-like texture.

example
معنی(example):

او ظاهری با بینی مسی دارد که او را متمایز می‌کند.

مثال:

He has a coppernosed appearance that makes him stand out.

معنی(example):

ماهی با بینی مسی در نزدیکی کرانه رودخانه شنا می‌کرد.

مثال:

The coppernosed fish was swimming near the riverbank.

معنی فارسی کلمه coppernosed

: معنی coppernosed به فارسی

به افرادی که بینی آنها به رنگ و بافت مسی است اشاره دارد.