معنی فارسی cordal
B1کوردال، به ساختارهایی اطلاق میشود که شکل و ظاهر طناب-like دارند و در علم آناتومی مورد بررسی قرار میگیرند.
Relating to or resembling a cord or cord-like structure in anatomical contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
لیگامنت کوردال برای پایداری مفاصل اهمیت دارد.
مثال:
The cordal ligament is important for joint stability.
معنی(example):
در آناتومی، اصطلاح کوردال به ساختارهایی اشاره دارد که شبیه به طنابها هستند.
مثال:
In anatomy, the term cordal refers to structures resembling cords.
معنی فارسی کلمه cordal
:
کوردال، به ساختارهایی اطلاق میشود که شکل و ظاهر طناب-like دارند و در علم آناتومی مورد بررسی قرار میگیرند.