معنی فارسی cordately

B1

کورداتلی، به شکلی اشاره دارد که شبیه به شکل قلب می‌باشد.

In botany, describes leaves that are heart-shaped.

example
معنی(example):

برگ‌ها به شکل کورداتلی هستند و شبیه به قلب می‌باشند.

مثال:

The leaves are cordately shaped, resembling a heart.

معنی(example):

این گیاه به دلیل ساختار برگ‌های کورداتلی خود منحصر به فرد است.

مثال:

This plant is unique due to its cordately leaf structure.

معنی فارسی کلمه cordately

: معنی cordately به فارسی

کورداتلی، به شکلی اشاره دارد که شبیه به شکل قلب می‌باشد.