معنی فارسی cornercap
B1محفظهای که برای محافظت از زوایای اشیاء یا مبلمان به کار میرود.
A protective cover used on the corners of objects, mainly to prevent wear or damage.
- NOUN
example
معنی(example):
گیرهی گوشهای از لبههای مبلمان محافظت میکند.
مثال:
The cornercap protects the edges of the furniture.
معنی(example):
ما گیرههای گوشهای نصب کردیم تا از آسیبهای ناشی از ضربه جلوگیری کنیم.
مثال:
We installed cornercaps to prevent damage from bumps.
معنی فارسی کلمه cornercap
:
محفظهای که برای محافظت از زوایای اشیاء یا مبلمان به کار میرود.