معنی فارسی cornerer

B1

گوشه‌گیر، فردی که مهارت بالایی در عبور از گوشه‌ها و پیچ‌های تنگ دارد.

A person who excels in taking sharp corners or turns, often used in racing or sports contexts.

example
معنی(example):

گوشه‌گیر با مهارت از پیچ‌های تنگ مسابقه عبور کرد.

مثال:

The cornerer expertly navigated the tight turns of the race.

معنی(example):

به عنوان یک گوشه‌گیر، او همیشه بهترین زاویه‌ها را برای عکس‌هایش پیدا می‌کرد.

مثال:

As a cornerer, he always found the best angles for his photographs.

معنی فارسی کلمه cornerer

: معنی cornerer به فارسی

گوشه‌گیر، فردی که مهارت بالایی در عبور از گوشه‌ها و پیچ‌های تنگ دارد.