معنی فارسی cornified
B1سلولهایی که به حالت سخت و مقاوم درآمدهاند.
Describing cells that have undergone cornification.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
لایه ذرتدار از بافتهای زیرین محافظت میکند.
مثال:
The cornified layer protects the underlying tissues.
معنی(example):
سلولهای ذرتدار برای عملکرد سد پوست حیاتی هستند.
مثال:
Cornified cells are crucial for skin barrier function.
معنی فارسی کلمه cornified
:
سلولهایی که به حالت سخت و مقاوم درآمدهاند.