معنی فارسی correllations

B2

همبستگی‌ها، ارتباطات چندگانه بین متغیرها که می‌تواند نشان‌دهنده تأثیرات مشترک باشد.

Multiple mutual relationships or connections between different variables.

example
معنی(example):

محققان چندین همبستگی را در داده‌های خود بررسی کردند.

مثال:

The researchers studied several correlations in their data.

معنی(example):

همبستگی‌ها می‌توانند به ما کمک کنند تا سیستم‌های پیچیده را درک کنیم.

مثال:

Correlations can help us understand complex systems.

معنی فارسی کلمه correllations

: معنی correllations به فارسی

همبستگی‌ها، ارتباطات چندگانه بین متغیرها که می‌تواند نشان‌دهنده تأثیرات مشترک باشد.