معنی فارسی corrivation

B1

عمل تبادل و گفت‌وگوهایی که در نهایت منجر به ایده‌های جدید می‌شود.

The act of exchanging ideas that ultimately leads to new concepts.

example
معنی(example):

قلب ایده‌ها منجر به دستاوردی در فناوری شد.

مثال:

The corrivation of ideas led to a breakthrough in technology.

معنی(example):

تبادل ایده‌ها در بحث‌ها می‌تواند خلاقیت را پرورش دهد.

مثال:

Corrivation in discussions can foster creativity.

معنی فارسی کلمه corrivation

: معنی corrivation به فارسی

عمل تبادل و گفت‌وگوهایی که در نهایت منجر به ایده‌های جدید می‌شود.