معنی فارسی cotches
B1قفسهها یا جاهایی برای نشستن و استراحت که معمولاً در فضاهای باز وجود دارند.
Seats or resting places, often found outdoors for leisure.
- verb
verb
معنی(verb):
To hang out or chill out.
example
معنی(example):
آنها چند قفسه مناسب برای استراحت در کنار دریاچه پیدا کردند.
مثال:
They found a few nice cotches to relax on by the lake.
معنی(example):
باغ قفسههایی داشت که مردم میتوانستند از آفتاب لذت ببرند.
مثال:
The garden had cotches where people could enjoy the sun.
معنی فارسی کلمه cotches
:
قفسهها یا جاهایی برای نشستن و استراحت که معمولاً در فضاهای باز وجود دارند.