معنی فارسی cotching
B1عمل نشستن یا آرام گرفتن به طور غیررسمی، معمولاً در مکانهای راحت.
The act of resting or lounging in a relaxed manner.
- verb
verb
معنی(verb):
To hang out or chill out.
example
معنی(example):
استراحت کردن در ساحل راهی عالی برای آرامش است.
مثال:
Cotching on the beach is a great way to relax.
معنی(example):
آنها از نشستن در کنار هم در سایهی درخت لذت بردند.
مثال:
They enjoyed cotching together under the shade of a tree.
معنی فارسی کلمه cotching
:
عمل نشستن یا آرام گرفتن به طور غیررسمی، معمولاً در مکانهای راحت.