معنی فارسی coucher

B1

شخصی که بر روی مبل نشسته یا دراز کشیده است.

One who lounges on a couch.

example
معنی(example):

یک کوچر معمولاً در اتاق نشیمن پیدا می‌شود.

مثال:

A coucher can often be found in living rooms.

معنی(example):

کوچر نقطه کانونی دکوراسیون بود.

مثال:

The coucher was the centerpiece of the decor.

معنی فارسی کلمه coucher

: معنی coucher به فارسی

شخصی که بر روی مبل نشسته یا دراز کشیده است.