معنی فارسی counter-plots

B1

شکل جمع نقشه‌ای که به عنوان پاسخی به داستان یا طرح‌های دیگر طراحی شده‌اند.

Multiple schemes or plans intended to counteract other plots.

example
معنی(example):

نمایش‌نامه‌نویس چندین نقشه‌ی مقابل را برای شگفت‌زده کردن تماشاگران گنجانده بود.

مثال:

The playwright included several counter-plots to surprise the audience.

معنی(example):

نقشه‌های مقابل در این مجموعه عمق بیشتری به روایت افزود.

مثال:

The counter-plots in the series added depth to the narrative.

معنی فارسی کلمه counter-plots

: معنی counter-plots به فارسی

شکل جمع نقشه‌ای که به عنوان پاسخی به داستان یا طرح‌های دیگر طراحی شده‌اند.