معنی فارسی counter-values
B2مجموعهای از ارزشها که در تقابل با یکدیگر هستند و در فرایندهای اجتماعی و سیاسی تأثیرگذارند.
A set of values that conflict with one another, influencing social and political processes.
- NOUN
example
معنی(example):
جدل اغلب از ارزشهای متقابل متفاوت در جامعه ناشی میشود.
مثال:
Debate often arises from differing counter-values in society.
معنی(example):
درک ارزشهای متقابل میتواند به بحثهای بهتری منجر شود.
مثال:
Understanding counter-values can lead to better discussions.
معنی فارسی کلمه counter-values
:
مجموعهای از ارزشها که در تقابل با یکدیگر هستند و در فرایندهای اجتماعی و سیاسی تأثیرگذارند.