معنی فارسی counteradvance

B1

پیشرفتی که به منظور مقابله با پیشرفت دیگران انجام می‌شود.

An advance made in opposition to an advance by another.

example
معنی(example):

پیشرفت متقابل تیم در زمین رقبا را شگفت‌زده کرد.

مثال:

The team's counteradvance surprised their opponents on the field.

معنی(example):

آنها یک پیشرفت متقابل برنامه‌ریزی کردند تا سرزمینی که در نبرد از دست رفته بود را بازپس‌گیری کنند.

مثال:

They planned a counteradvance to regain territory lost in the battle.

معنی فارسی کلمه counteradvance

: معنی counteradvance به فارسی

پیشرفتی که به منظور مقابله با پیشرفت دیگران انجام می‌شود.