معنی فارسی counteradvice
B1مشاورهای که به عنوان پاسخ به یک پیشنهاد یا نکته دیگر ارائه میشود.
Advice given in response to a suggestion or another piece of advice.
- NOUN
example
معنی(example):
او زمانی که او یک حرکت پرخطر را پیشنهاد داد، مشاوره متقابل ارائه داد.
مثال:
She offered counteradvice when he suggested a risky move.
معنی(example):
مشاوره متقابل به او کمک کرد تا تصمیم بهتری بگیرد.
مثال:
The counteradvice helped him make a more informed decision.
معنی فارسی کلمه counteradvice
:
مشاورهای که به عنوان پاسخ به یک پیشنهاد یا نکته دیگر ارائه میشود.