معنی فارسی counteradvise
B1پاسخ دادن به یک مشاوره یا پیشنهاد، بهخصوص در زمینههایی که نیاز به انتقاد یا اصلاح دارد.
To offer conflicting advice or guidance in response to a suggestion or recommendation.
- VERB
example
معنی(example):
معلم مجبور شد به مشاوره اولیه دانشآموز پاسخ دهد.
مثال:
The teacher had to counteradvise the student's initial proposal.
معنی(example):
او به پیشنهاداتی که همکارانش دادند، مشاوره متقابل داد.
مثال:
He provided counteradvise to the suggestions made by his colleagues.
معنی فارسی کلمه counteradvise
:
پاسخ دادن به یک مشاوره یا پیشنهاد، بهخصوص در زمینههایی که نیاز به انتقاد یا اصلاح دارد.