معنی فارسی counteragitation
B1عملیات یا فعالیتهایی که بهمنظور مقابله با تحریکات یا بیاعتمادی انجام میشود.
Activities aimed at offsetting agitation or unrest caused by misinformation or conflict.
- NOUN
example
معنی(example):
ضد تحریک برای بازگرداندن اعتماد عمومی ضروری است.
مثال:
Counteragitation is necessary to restore public trust.
معنی(example):
دعوت قوی برای ضد تحریک در برابر ادعاهای دروغین وجود داشت.
مثال:
There was a strong call for counteragitation against false claims.
معنی فارسی کلمه counteragitation
:
عملیات یا فعالیتهایی که بهمنظور مقابله با تحریکات یا بیاعتمادی انجام میشود.