معنی فارسی counterbid

B2

پیشنهاد قیمت جدیدی که در پاسخ به پیشنهاد قبلی قرار می‌گیرد.

A new bid made in response to a previous bid.

example
معنی(example):

شرکت یک پیشنهاد متقابل برای برنده شدن قرارداد ارائه داد.

مثال:

The company made a counterbid to win the contract.

معنی(example):

او تصمیم گرفت تا پیشنهاد متقابل بدهد تا کالای حراجی را تضمین کند.

مثال:

He decided to counterbid to secure the auction item.

معنی فارسی کلمه counterbid

: معنی counterbid به فارسی

پیشنهاد قیمت جدیدی که در پاسخ به پیشنهاد قبلی قرار می‌گیرد.