معنی فارسی counterembattled
B2ضدمحاصره، به معنای مقابله با حملات یا چالشها و اقدامات برای محافظت یا دفاع است.
Referring to a strategy or action taken to defend against attacks or challenges.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
ژنرال یک استراتژی ضدمحاصره برای محافظت از شهر طراحی کرد.
مثال:
The general devised a counterembattled strategy to protect the city.
معنی(example):
در مناظره، نقاط ضدمحاصره او بهخوبی از موضعش دفاع کرد.
مثال:
In the debate, her counterembattled points effectively defended her position.
معنی فارسی کلمه counterembattled
:
ضدمحاصره، به معنای مقابله با حملات یا چالشها و اقدامات برای محافظت یا دفاع است.