معنی فارسی counterglow
B1تابش معکوس یا نور ایجاد شده در اثر بازتابی که به پشت شیء میتابد.
A glow or light that is cast from behind an object, often creating a halo effect.
- OTHER
example
معنی(example):
تابش دفاعی از غروب خورشید کوهها را روشن کرد.
مثال:
The counterglow from the setting sun illuminated the mountains.
معنی(example):
در عکاسی، تابش دفاعی میتواند حس تصویر را تقویت کند.
مثال:
In photography, counterglow can enhance the mood of the image.
معنی فارسی کلمه counterglow
:
تابش معکوس یا نور ایجاد شده در اثر بازتابی که به پشت شیء میتابد.